آدرس میمون بی مغز

brainless.monkey@gmail.com

چهارشنبه، بهمن ۱

لگد به غرب وحشی

.... پس آنها يا جاهلند يا مغرض ...


از گزيده سخنان آقا ولی مسلمین


تا حالا شده يکی رو بيينيد که يه کاری کرده که دلتون بخواد بريد جلو همچين محکم با لکد يه دونه بکوبيد تو ک...نش! حتما شده! تازگی ها من اين خاصيت رو نسبت به شخصيتهای تاريخی-سياسی-هنری پيدا کردم. شما هم اگه همينطورين برام بنويسين.


دلم می خواد همچين محکم يه لگد بزنم به ک..ن ..


حافظ: که يه ديوان غزل عشق و عاشقی و خانوم بازی و عرق خوری گفته بعد زده به حساب خدا و پيغمبر.


کرک داگلاس: برای اينکه عرضه پسر بزرگ کردن نداشت!


خودم: برای اينکه غلط ديکته‌های از روی بی سواديم رو می‌ذارم به حساب با نمکی و باحالی و آوانگاردی


پروست: بخاطر اينکه تنها کتابی رو نوشته که همه پيره زن حش...ريهای فاميل خوندن و من از ۸ جلد يکی از رمانهاش حتی حوصله خوندن يه پاراگرافش رو هم ندارم.


مخملباف: بخاطر اينکه وقتی من محصل بودم توبه نصوحش رو صد بار به خورد من دادن و هزار تا کار باحال رو کوفتم کردن. حالا دخترش ک..ن برهنه می ره کان جايزه می ده و می‌گيره. (شايد هم کان برهنه ميره ک...ن ...يا جايزه برهنه می ره کان ... نمی دونم خودتون تمام ترکيبهای ممکن رو درست کنين ببينيد کدوم درست تره)


خاتمی: بخاطر ابداع عبارت «گفتگوی تمدنها».(شايد برای خاتمی هم بهتر باشه بجای اينکه بزنيم به ک..نش بفرستيمش کان که بره ک..ن ...)


بيل گيتس: بخاطر اون صفحه آبيه که گاهی اوقات می‌ياد و می‌گه System halted و من رو خيلی می‌ترسونه


شيرين عبادی: بخاطر اون همه فکری که کردم تا بفهمم که چرا اينقدر دلم می‌خواد لگده رو بهش بزنم ولی نفهميدم.


.... اين ليست ادامه دارد ....


هر آنچه که مجبور به گفتنش بودم، هم اکنون به ذهن تو خطور کرد!


پروفسور موری‌آرتی-در ماجراهای شر لوک هلمز


ديدين تازگی‌ها مد شده يه سری شرط و شروط به عقد اضاف می کنن؟ اين ماجرای عقد خودش کلی شرطه. حالا يه عالمه چيز هم اضافه می کنن برای ضمانتش. به هر حال اينم شروط من نه برای عقد بلکه برای زنده موندن:


هر کدوم از شما آقايون/خانومهای محترم ديديد من بيش از سه تا از موارد زير تخطی کردم منو بکشين! يا يه ماگنوم ۴۵ گير بيارين بذارين وسط دو تا چشم من شليک کنين. يا سرم بذارين لب جوب گوش تا گوش ببرين. يا ۵۰ اکی والان پتاسيم شوت کنين تو رگم. يا به هر روش موثر ديگه ای که می‌شناسين خلاصم کنين. اگه التماس يا عز ولابه کردم يا به جون زن و خار مادرتون هم قسمتون دادم اهميت ندين.


اما شرايط:


۱- اگه ديدين هول شدم رفتم با يه عنتر ۱۵۰ سانتی که صورتش پر از جوش و کک مکه و به طريق اولی هزار بار از زنم زشتره رو هم ريختم و به زنم خيانت کردم.


۳- اگه يه ۴ روز متوالی بهم زنگ زدين و گفتين بريم تئاتر و بهانه آوردم که کار دارم و نيومدم.


۵- اگه خودم رو چس کردم و گفتم فيلم «همشهری کين» خيلی شاهکار و هنريه و حاضر نشدم مورچه داره رو برای ۲۰ مين بار ببينم.


*- اگه پرسيدين علم بهتر است يا ثروت و جواب احمقانه دادم.


۸- اگه يه دختر خوشگل و تر گل ورگل عين هلو اون ور خيابون ديدم و ديد نزدم.


۹- اگه به هوای دختر بند ۸ از خيابون رد شدم و رفتم اون ور خيابون.


۱۰- اگه صبح رفتم سر کار-شب اومدم خونه-صبح رفتم سر کار-شب اومدم ....


۲۸- اگه يه دفعه معلم شدم و شاگردام منو با اسم بزرگ صدا زدن (اقا اجازه ما جيش بزرگ داريم!)


۳۲۴- اگه منو تو تلويزيون ديدين که باهام مصاحبه کردن و يکی از اين کلمات رو استفاده کردم: (در اين موقع حق دارين شيشه تلويزيونتون رو هم بشکنين و خسارت رو از ماترکم دريافت کنين) در راستای، متولی، نهادينه، مورد، بهينه سازی، همايش و ...


۳۲۸- اگه بيش از ده دقيقه در روز به لباسام فکر کردم. سه دقيقه به موهام فکر کردم يا ۱۰ ثانيه به قوطی لاريجانی (تی-وی) فکر کردم.


۱۰۰۰- اگه يه دفعه فکر کردم يا يه طوری رفتار کردم که از دوستام بهتر، بالاتر (يا به طريق اولا با کلاس تر) هستم


اصلا گفتن نداره ... خودتون می‌دونين من از چی بدم مياد. خسيسی نکنين. بياين بکشين! ثواب داره.